بنیامین جونمبنیامین جونم، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره
تاریخ تولدمامانیتاریخ تولدمامانی، تا این لحظه: 31 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره
تاریخ تولدباباییتاریخ تولدبابایی، تا این لحظه: 39 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره
تاریخ یکی شدن دلامونتاریخ یکی شدن دلامون، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

نی نی توراهی

لحظه شماری

سلام پسرگلم خوبی مامان 37روزمونده بیای بغلم خیلی عجله دارم تابگیرمت بغلم دارم لحظه شماری میکنم اتاقت ووسایلت اماده اس فدات شم  ...
5 فروردين 1394

کیسه اب

سلام پسرگلم خوبی ببخش مامانی دیربه وبلاگت سرزدم اخه برامامان استراحت داده بود اقای دکترچون اب کیسه ات کم شده بودنمیدونم چرا. هنوزنرفتم سونوببینم خوب شدی یانه ولی دوهفته دیگه میرم انشالله که خوب شدی دعاکن نینی من زودی خوب شی  ...
29 دی 1393

تکون خوردنت

سلام پسره گلم فندق مامان بلاخره تکونات وحس کردم قبلاهرکی میپرسیدتکون میخوره میگفتم نه ولی چندروزه زیرشکمم عین قلب میزنه.یه چیزخنده دار جیگرمامان دیشب بابایی خروپف میکردتوهم هی لگدمیزدی انگارترسیده بودی ازصدای خروپف هه هه خوشگل مامان کاش زودی این چندماهم بگذره زودی بیای بغلم.الان بیست هفته امه بیست هفته هم مونده تابیای بغل مامانی میبوسمت جیگرمن  ...
21 آذر 1393

بدون عنوان

سلام نی نی گلم بلاخره معلوم شدجنسیتت پسری . ناراحت نشی هاپسرم ولی من دوست داشتم دخترباشی یعنی دفعه پیش گفته بودن دختری ماهم کلی نقشه کشیده بودیم لباس خریده بودیم وقتیتوسونواجزاتوبهم نشون دادخیلی ذوق داشتم وفکرمیکردم الان میگه دختری که گفت پسری گریه کردم به بابایی که گفتم خیلی ناراحت شدولی خداروشکرکردیم که سالمی وخداروهزارمرتبه شکرکه سالمی ...
3 آذر 1393

روزخانواده

روزخودراچگونه آغازکردید باتهوع؛سرماخردگی؛کمردردوپادردو.... نی نی خوشگلم من وبابایی بدجوری سرماخوردیم ازاونجایی هم که من نمیتونم برم پیش دکتر خیلی بیحالم اول بابایی گرفته بود طفلک هی گفت به من نزدیک نشو من گوش نکردم وباعث شدسرمابخورم امروز روز جمعه اس من وبابایی این روزوروزخانواده نامگذاری کردیم که صبح میره سرکارتا ساعت2از2به بعددراختیارمنه گردشو بازی وفیلم ودرنهایت شام بیرون خوردن . منم الان منتظرم 2  بشه بابایی بیاد       ...
23 آبان 1393

بدون عنوان

اینم ازلباسات نی نی جونم اینارومیپوشی میشی خوشگلترین نی نی دنیا           ...
20 آبان 1393

بدون عنوان

سلام نی نی کوچولوی من انگارحالت تهوع هام کم شده خیلی خوشحالم چون مامانی خیلی اذیت میکردی همش حالم بدبودولی چندروزه خوب شدم خداروشکر کوشولوی مامان اولین عکس سونوتوگذاشتم بعداببین چقدرکوشولووبودی               ...
20 آبان 1393